چرا مدگرایی رواج یافته است؟
مد و مدگرایی پدیدهای است که کمابیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد، اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به مد اهمیت میدهند و مدگرا هستند.
امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوریهای جدید رایانهای، ارتباطات گستردهای با جوامع و فرهنگهای گوناگون یافتهاند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزشها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیدهتر و مشکلتر شده است و چه بسا زمینههای موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزشهای جامعه خویش رو آورند.
و میتوان گفت که: مدها الگوهای فرهنگیای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته میشوند و دارای یک دورهی زمانی نسبتاً کوتاهاند و سپس فراموش میشوند.
بنابراین، «میتوان گفت که مدگرایی، آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید.
مدُ چیست؟
در بیشتر موارد، مفهوم واژه «مد» با «شعار»، ارتباطی نزدیک دارد. امروزه در جامعه ما واژه شعار به معنای سخن بیعمل به کار میرود، در حالی که معنی واقعی آن «فهماندن» و «اعلان خلاصه» است.
برای مثال گاهی میشنویم: کنگره فلان با شعارِ فلان بر پا شد یا شعار انجمن فلان این است. پس شعار؛ یعنی اعلان خلاصه هدفها و باورها
شعار همیشه در قالب لفظ نیست، بلکه گاهی نوعی از طرح، رنگ و لباس ویژه میتواند حامل پیام یک شعار باشد.
یک پلیس با لباس مخصوص خود، به بیننده میفهماند که: «من یک پلیس هستم. » نشانی که بر سربرگ نوشتهای قرار میگیرد، وابستگی آن را به یک شرکت، ادراه یا نوعی انجمن خبر میدهد. بنا براین، مد نیز نوعی شعار است و پیامی را آگاهانه به مخاطب منتقل میکند.
چه عواملی میتواند زمینه سازمد و مدگرایی شود؟
در یک نگاه کلّی و جامع نگر، مدگرایی را میتوان ناشی از عوامل و زیر ساختهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست…
ریشههای تاریخی مدگرایی به سالهای بسیار دور بر میگردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دورهی حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد.
از آن زمان که رضا شاه با سلطهی سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.
مد از دیدگاه علم روانشناسی…
اصولاً میان روح و جسم آدمی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این دو، تأثیر متقابلی بر یکدیگر میگذارند و میان آنها کنش و واکنشهای مختلفی شکل میگیرد.
نمادها و دگرگونیهای مادی و معنوی پیرامون انسان، بر روح و روان او تأثیر مستقیم دارند و هر اثرپذیری روحی، پی آمدهای رفتاری ویژهای دارد. برای مثال، گاهی انسان از شنیدن نوعی موسیقی و آهنگ به آرامش میرسد و از شنیدن نوعی دیگر از موسیقی، پرخاشگر میشود.
همچنین رنگها به تنهایی یا در کنار دیگر رنگها تأثیر ذهنی ویژهای بر فرد میگذارند.رنگهای گرم و رنگهای سرد، پیامهای روانی متفاوتی را به افراد منتقل میکنند.
انواع خطهای موجود در طبیعت و چگونگی نمایان شدن آنها در برابر دیدگان بیننده، معانی قراردادی غیرمستقیمی را به روان آدمی القا میکنند.
طراحان مد نیز معمولاً با بهرهگیری از این نکتهها میکوشند هدفهای مورد نظر را در بیننده اجرا و این افراد نیز با تأثیرپذیری روانی، بنا بر خواستههای آنان رفتار کنند…و این امر تأثیری شگرف بر روان جامعه میگذارد.
چرا که مد باعث میشود که هویت اجتماعی انسان ناخواسته در معرض انواع و اقسام بلاهای فرهنگی موجود قرار گیرد و هویت اجتماعی، شناسهی آن گروه یا حوزهی اجتماعی است که شخص بدان تعلق داشته و با آن خود را معرفی میکند و در زندگی اجتماعی، خود را نسبتبه آن ملتزم، متعهد و وفادار میداند و در نتیجه میتواند بر احساس امنیت افراد تأثیرگذار باشد.
دیدگاه اسلام، در مورد مدگرایی و امروزی شدن
این سؤال مطرح است که مدگرایی، تجدّد و امروزی شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟
در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوهی لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزشها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و …)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانندسازی با بیگانگان است.
حال اگر این پدیدههای انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مدهای خوب داریم و مدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطهی انسان را با گذشتهاش (که همان سابقهی تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع میکند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّتها و نوع ارزشهای پیشین است.
اسلام با این نوع تجدّد و امروزی شدن که در راستای ارزشها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.
خانم لیلی صفری قمام کارشناس روانشناسی عمومی، محقق و پژوهشگر