میثم بشیری در سلسله یادداشتهایی به مناسبت هفته دولت نوشت:
امام على علیه السّلام فرمودند:
اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ؛
مردم، به دولتمردان خود شبیهترند تا به پدرانشان.
تحف العقول، ص۲۰۸.
با وقوع ترور و انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونهای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیتها و بیان اهداف و برنامههای آینده دولت، هفتهای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور میباشد.
علت نامگذاری چنین هفتهای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد.
هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است.
این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کردهاند، خجسته و فرخنده باد.
همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى و خدمتگزار باشد، پایدار خواهد بود.
اما هفته دولت، فرصتی است تا لختی تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمتهای نادیدنی دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهوری اسلامی خسته نباشید بگوییم.
و امید است در طول این هفته با سلسله یادداشتهایی، هم این هفته را قدر نهیم و هم بر اهمیت نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی، تأکید داشته باشیم.
یادداشت اول:
توصیههای بنیانگذار جمهوری اسلامی به دولتمردان در هفته دولت
به مناسبت هفته دولت در روز چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۳، جمعی از اعضای هیئت دولت به همراه رئیس جمهور و نخست وزیر وقت، با حضرت امام در جماران دیدار کردند. امام خمینی (س) در این دیدار با تأکید بر اهمیت مشارکت مردم در امور، نکاتی را خطاب به هیئت دولت یادآور شدند:
ارائه گزارش عملکردها به مردم
من، هم تبریک موفقیت آقایان در کسب اعتماد مجلس را عرض میکنم و هم هفته دولت را. من باید عرض کنم که دولت ما دولتی است که از بس حسن نیت دارد، مسائل خودش را ذکر نمیکند.
از اول من مکرر این را گفتهام که شما کارهایی که میکنید به مردم بگویید. یک کاری شما در سیستان میکنید، در آن ور کشور مطلع نمیشوند.
اگر آنجا یک کاری بکنید، آن طرف کشور مطلع نمیشوند. شما باید دائماً مسائلی را که، خدمتهایی را که کردید، و من میدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهای بوده است اینها را ذکر کنید برای مردم. مقدس مآبی نکنید که مبادا خدای نخواسته چه بشود.
الآن دنیا بر ضد شما، بر ضد حکومت شما، بر ضد اسلام حقیقتاً مجهز شدهاند و میخواهند که یک چیزی پیدا کنند و عَلَم کنند و هر چی دلشان میخواهد بگویند.
یکی از اموری که ممکن است گفته بشود این است که دولت برای مردم کاری نکرده. چنانچه دیدید که بعضی افراد گفتند این را که دولت کاری برای مردم نکرده. خوب! این برای این است که البته بعضیشان سوء نیت دارند.
لکن مردم باید بفهمند که دولت چه کرده است برای مردم. این قاعدهاش بود از اولی که دولت تأسیس میشود هر کاری که انجام میدهند برای مردم ذکر کنند که مردم بفهمند که چه کرده است دولت و چه کارهای بزرگی کرده است دولت. و حالا که مجال پیدا شده و «هفته دولت» است باید بیشتر این مطلب تعقیب بشود. و آقایان، از دو سه نفرشان، در یک روز مسائلی را که دارند، در وزارتخانهشان که هستند و کارهایی را که برای مردم انجام دادند، کارهایی را که جمهوری اسلامی برای مردم در این چند سال با این همه گرفتاریها که دارند انجام دادهاند، این باید گفته بشود که مردم بفهمند که در این چند سال با همه گرفتاریها چه شده، برایشان چه کرده است دولت. این یک مطلبی بود که باید عرض کنم که. ما قصور کردیم در آن و باید جبران بکنیم.
سپردن امور به مردم و نظارت دولت
مطلب دیگر این است - که خوب شما هم میدانید- که مردم این دولت را و این جمهوری را بپا کردند و آن هم، نه همه مردم؛ این مردم پابرهنه، این بازاری و این متوسطین و این محرومین. فشار روی اینها بوده است، یعنی فشار انقلاب روی دوش این محرومین بوده.
و هم، خود این عمل فی نفسه مؤثر در این است که جلوگیری کند از بعضی از امور. و بالاخره ما مردم را لازم داریم، یعنی، جمهوری اسلامی تا آخر مردم را میخواهد.
این مردماند که این جمهوری را به این جا رساندند و این مردماند که باید این جمهوری را راه ببرند تا آخر. و این شما آقایان هستید که مردم را میتوانید، وزارتخانههایتان میتواند، اداراتتان میتواند راضی نگه دارد و میتواند- خدای نخواسته- اشخاصی در آن باشند که ناراضی باشند، و این را با قاطعیت عمل کنید. التزام شما ندارید که هر کس از سابق در این اداره بوده، حالا اگر چنانچه ضد انقلاب هم باشد، باید باشد.
این را بیرونش کنید برود سراغ کارش، اگر یک کسی است می خواهد ضد انقلاب باشد. اما اگر کسانی هستند که از روی نادانی- از چی- خوب ارشادشان کنید، توجیهشان کنید که کارها را انجام بدهند و مردم را ناراضی نکنند.
(صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص: ۳۳ - ۳۹)
اگر در خیابانها، در تظاهراتی که مردم کردند در زمان رژیم سابق و بعد از او در اوایل انقلاب، اگر یک کسی بررسی کرده بود میدید که در بین اینها از آنهایی که مرفهاند چند نفرند و محرومین چقدرند؟ محرومیناند که این کار را کردند. بنا بر این، دولت شما دولت محرومین است، یعنی، باید برای محرومین کار بکنید. و از اموری که لازم است عرض کنم، این است که شما میدانید و ذکر هم کردید که دولت بدون پشتیبانی مردم نمیتواند کار انجام بدهد.
یعنی آن دولتهایی میتوانستند بدون پشتیبانی مردم انجام بدهند- که کارشان را انجام بدهند - که برای مردم نمیخواستند کار کنند؛ آنها میخواستند برای اربابهای خودشان کار بکنند، و روی آن مبنا مجهز برای آن جهت بودند. اما کاری به این نداشتند که حالا در بلوچستان چه میگذرد، در کرمان چه میگذرد، در جاهای دیگر چه میگذرد؟ به آن کاری نداشتند. و شما که میخواهید برای همه خدمت بکنید، برای چهل میلیون جمعیت، یک دولت محدود نمیتواند کار بکند، باید چهل میلیون جمعیت را در صحنه نگه دارد.
و نگهداری به این است که شما بازار را میخواهید نگه دارید، بازار را شریک کنید در کارها، بازار را کنار نگذارید. یعنی، کارهایی که از بازار نمیآید و معلوم است که نمیتواند بازار انجام بدهد، آن کارها را دولت انجام بدهد. کارهایی که از بازار میآید، جلویش را نگیرید، یعنی، مشروع هم نیست. آزادی مردم نباید سلب بشود، دولت باید نظارت بکند. مثلًا، در کالاهایی که میخواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد بگذارند، آن قدری را که میتوانند؛ هم خود دولت بیاورد، هم مردم.
لکن دولت نظارت کند در اینکه یک کالاهایی که بر خلاف مصلحت جمهوری اسلامی است، بر خلاف شرع است، آنها را نیاورند. این نظارت است.
همچو نیست که آزادشان کنید که فردا بازارها پر بشود از آن لوکسها و از آن بساطی که در سابق بود. اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنی نمیشود یک جمعیت کثیری را بدون شرکت خود جمعیت، بدون شرکت، مثل این است که ما بخواهیم کشاورزی را ما، خود دولت بکند، خوب! دولت که نمیتواند کشاورزی بکند. کشاورزی را دولت باید تأیید بکند تا کشاورزها کشاورزی کنند. تجارت هم همین جور است. صنعت هم همین جور است.
صنایعی که مردم ازشان نمیآید، البته باید دولت بکند. کارهایی را که مردم نمیتوانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایی که هم دولت میتواند انجام بدهد و هم مردم میتوانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها بکنند، خودتان هم بکنید، جلوی مردم را نگیرید.
فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یک وقتی کالاهایی بیاورند که مخالف با اسلام است، مخالف با صلاح جمهوری اسلامی است. این یک مسألهای است که بسیار مهم است در نظر من. من کراراً هم گفتم، آقایان هم وعده دادند ولی نمیدانم چقدر عمل شده! در هر صورت این هم از مسائلی است که بسیار اهمیت دارد و ما باید توجه بکنیم.
جلوگیری از ایجاد نارضایتی در ادارات
مسأله دیگری که عرض میکنم این است که، آقایانی که الآن رأی اعتماد گرفتند از مجلس و احساس میکنند که مسئولیتشان زیادتر شده است برای اینکه، خوب رأی دادند، رأی بالایی مجلس دارد و من باید از مجلس تشکر کنم راجع به این- اینها باید حالا فکر این معنا باشند، که مردم را داشته باشند و یکی از راههایش این است که وزارتخانهها و ادارات یک جوری باشد که نارضایی ایجاد نکند.
به نظر میآید که اگر چنانچه در هر وزارتخانهای از طرف آقای رئیس جمهور یا فرض کنید که آقای نخست وزیر، یک چند، دوسه نفری باشند برای این معنا که اگر چنانچه در آن اداره، در آن وزارتخانه از خود اهالی وزارتخانه شکایت داشتند، به اینها بگویند. این اصل- نفس این کار- مؤثر است در این که در وزارتخانهها اگر بنا باشد یک کاری انجام بشود، بر خلاف نشود.
شما میدانید که ما وارث - یک کسی هستیم - یک رژیمی هستیم که سر تا پای اداراتش، الا یک عدهای، دنبال این بودند که منافع خودشان را حفظ کنند، و دنبال این بودند چه بکنند.
از آنها، هستند الآن در جمهوری اسلامی، نمیتوانیم بگوییم نیستند، همه جا هستند، و ممکن است که اینهایی که هستند بخواهند مردم را ناراضی کنند.
اصل خطش این باشد که مردم را ناراضی کنند؛ چه بهتر این است که مردم را در ادارات ناراضی کنند. فرض کنید یک نفر برود در یک ادارهای، این جا کارش را خوب انجام ندهند، این به او مراجعه کند، آن به او مراجعه کند.
من نمیگویم که هست این جور، لکن متوجه باشید که مبادا یک همچو مسائلی واقع بشود. و بهتر این است که یک همچو عملی انجام بگیرد که مردم هم توجه به این داشته باشند که یک مرجعی دارند که اگر در اداره یک کسی- یک ضد انقلابی- بود، خواست یک فضولیای بکند، یک مرجعی دارند که به آن مرجع بروند مراجعه کنند.