کودکان کم توان ذهنی ناتوان نیستند
به گزارش سهیل سنقر خانم مریم امیریان در یادداشتی نوشت: تولد کودک در خانواده معمولاً با شادی و خوشحالی همراه است اما تولد یک کودک کم توان ذهنی یک احساس دو سویه غم و شادی را به همراه دارد، خانواده این کودکان تحت تنشهای جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرند و حتی امکان دارد روند طبیعی زندگی خود را از دست بدهند، از آنجا که خانواده یک نظام اجتماعی است اختلال در هر یک از اعضای آن میتواند کل نظام خانواده را مختل کند.
اما واقعیت این است که هیچ پدر و مادری دوست ندارند فرزند کم توان ذهنی به دنیا بیاورند ولی این اتفاق افتاده و والدین اکنون نیازمند برنامهای هستند که چگونه میتوانند نیازهای فرزندشان را برآورده نمایند همچنین آنها باید این واقعیت را نیز بپذیرند که کودک آنها مانند سایر کودکان نیازمند توجه، دوست داشته شدن، مراقبت، درمان و آموزش نیز میباشد.
در تعریف کم توانی ذهنی شامل مشکلاتی در تواناییهای ذهنی است که در دو زمینه بر عملکرد فرد تأثیر میگذارد.
۱) عملکرد فکری شامل: یادگیری، حل مسأله و قضاوت
۲) عملکرد انطباقی: فعالیتهای زندگی روزمره مثل ارتباطات فردی و اجتماعی و زندگی مستقل
به عبارت دیگر کم توانی ذهنی نوعی ناتوانی خاص است این مشکل ناشی از ظرفیت ذهنی (هوش) محدود است، این محدودیت باعث میشود که شخص بدون حمایت دیگران به سختی بتواند از خود مراقبت کند.
کم توانی ذهنی می تواند خفیف یا شدید باشد، کودکانی که مشکل شدیدتری دارند به طور معمول نیازمند حمایت بیشری هستند، کودکان دارای کم توانی ذهنی خفیفتر به خصوص اگر از آموزش و پشتیبانی خوبی بهرهمند باشند میتوانند مهارت های مستقلی کسب کنند.
این کودکان به دلیل اینکه توان تجزیه و تحلیل شرایط خودشان را کمتر دارند نمیتوانند هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند، کارهای خوب و بد را تشخیص دهند و حتی به عواقب رفتارهای خود و تأثیرات آنها بیتوجه هستند در نتیجه در اینجا والدین کودک هستند که باید با توجه به شدت ناتوانی کودک اقداماتی که باعث پیشگیری از شدت ناتوانی فرزندشان میشود را مدنظر قرار دهند.
گاهی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی به حدی غرق در افکار منفی مربوط به مشکل فرزند خود میشوند که از درمان و آموزش فرزند خود غافل میشوند اما باید گفت که تشخیص و درمان به موقع بخصوص از سن پایین میتواند به پیشگیری از شدت ناتوانی و معلولیت کمک کند
نقش خانواده در آموزش و شرکت در برنامههای توانبخشی از اهمیت زیادی برخوردار است بخصوص والدی که وقت بیشتری با فرزند خود میگذراند.
در مراکز توانبخشی تیمی متشکل از کاردرمانگر، گفتار درمانگر، روانشناس و مربی آموزش سعی بر این دارند که علاوه بر مشکلات جسمانی فرد معلول و کم توان، مشکلات گفتاری و شناختی و رفتاری هم مورد توجه قرار دهند.
آموزش مهارتهای زندگی به این کودکان میتواند از بار روانی که خانوادههای این کودکان متحمل شدهاند بکاهد، در اینجا منظور از مهارتهای زندگی شامل هر مهارتی است که باعث میشود فرد بتواند کارهای مربوط به خود را به صورت مستقل انجام دهد.
حضور در جمع کودکان شبیه به خود برای کوکانی که در مراکز روزانه آموزشی و توانبخشی چند معلولیتی حضور مییابند خالی از لطف نیست چرا که مشاهده پیشرفت تدریجی افراد دیگر منجر به بهبود رفتار سازشی و ارتباطی و عاطفی و افزایش اعتماد به نفس در کودک کم توان و همچنین افزایش روحیهامیدواری در والدین و اطرافیان او میگردد.
خانم مریم امیریان ارشد روانشناسی بالینی